مهدیسامهدیسا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه سن داره

روزهای شیرین مهدیسا

مهدیسا شیطون شده

سلام عزیز دل  مامان ، ناز گلکم خیلی وقته برات چیزی  ننوشتم بووووووس معذرت ماشاء الله خیلی شیطون شدی  وقت نمی کنم برات مطلب بذارم شایدم تنبلی می کنم ولی عزیزم وقتی خانوم خانوما بیداره من دیگه نمی تونم کار دیگه ای انجام بدم موقع هایی هم که  وقت میشه پشت سیستم می شینم باید پروژه سایت دوست جونی مامان رو انجام بدم باید هر چه زودتر تموم کنم دیگه وقتی ندارم . سال جدید برات مطلب نذاشتم خیلی دلم برای حرف زدن و نوشتن برات  تنگ شده نمی دونم از کجا شروع کنم کدوم شیرین کاری هات بگم عید شروع کردی به حرف زدن . اول دَدَ می گفتی باهام تکرار می کردی ١٢ فروردین بودکه  دومین کلمه رو گفتی &nbs...
15 ارديبهشت 1391

خاطره ای از نگرانی مامان

مهدیسا جون الان چند روزه که عزیز و آقاجون رفتن مکه . عزیز و آقاجونی دلشون برات خیلی تنگ شده آخه دختر به این شیرینی دل تنگی هم داره من که حتی موقعی که می خوابی دلم برای خنده هات تنگ میشه مامانی  روز جمعه رفتیم مهمونی خونه دایی . یک جشن کوچولو بود ولی تو دختر بلا نمی دونم چرا یکم که شلوغ شد غرغر می کردی مامانو اذیت می کردی   مامان هم سرما خورده بود حالم اصلا خوب نبود. عزیزم اینقدر نازی هر کس تو مهمونی می دیدت میگفت وای چه دختر ناز و بانمکی . از بس که خوردنی مامانم مهمونها که رفتن برای دختر شکمو پوره سیب زمینی درست کردم تو هم خوشمزه خوشمزه داشتی می خوردی ولی یکهو پرید تو گلوت رنگت تغییر کرد وای نم...
2 اسفند 1390

200 روزگیت مبارک دختر گلم

سلام مامانی امروز ٢٠٠روزت شده. ٢٠٠ روزگیت مبارک ماشاا.. اینقدر ناز شدی . خوردنی شدی مهدیسا خانم ١٠روزه که می تونی بدون افتادن راحت بشینی آفرین مامان ولی جدیداً یاد گرفتی جیغ بزنی تا تنها میشی جیغ میزنی  دنبال مامان بابا  گریه می کنی .هنوز موقع بازی  با خودت آوازم می خونی . خیلی شیطون و بازیگوش شدی همه اسباب بازی هاتو میکنی دهنت خیلی دوست دارم مامانی  چطوری بگم چند تا از عکس های ناز دخملی مامان مهدیسا با دوست دو قلوش . مثل عروسک ها شدی وای وای مامان چقدر ذوق می کنم عکس های نازت می بینم ...
19 بهمن 1390

6 ماهگی جیگر مامان

دختر گلم تبریک میگم الان ٦ ماهت شده هر روز  خوشگلتر و شیرین تر از قبل .  ٦ ماهه  که مامان و بابا جون دارند لذت می برند از دیدنت ، خندیدن هات ، شیطونی هات . ٦ماه پر از روز های شیرین باتو بودن .  وای مامانی چقدر نازی توی این ٦ ماه خیلی دختر خوبی بودی . چند تا عکس از دختر شکمو مامان مامانی دو تا دستت که تو دهن کوچولوت جا نمیشه بخری وای چه پای خوشمزه ای   مهدیسا خانم خودش دوست داره غذا شو بخره   ...
1 بهمن 1390

احساس مادرانه

تقدیم به مهدیساجانم که با وجودش عشقی مادرانه برمن بخشید     مهربانم ای خوب   یاد قلبت باشد   یک نفر هست که دنیایش را   همه ی هستی و رویایش را, به شکوفایی احساس تو پیوند زده     و دلش می خواهد, لحظه ها را با تو , به خدا بسپارد   مهربانم !این بار , یاد قلبت باشد   یک نفر هست که با تو   به خداوند جهان نزدیک است   و به یادت هر صبح , گونه سبز اقاقی ها را   از ته قلب و دلش می بوسد   و دعا می کند این بار که تو   با دلی سبز و پر از آرامش , راهی خانه خورشید شوی   و پر از عاطفه و عشق و امید   به شب معجز...
26 دی 1390